محل تبلیغات شما

دیروز یه عالمه پیاده روی کردم چون این مدت همیشه مشغول کار بودم به شدت حوصله ام سر رفته بود.

و در نهایت در یه خیابون فرعی سر از یه کتاب فروشی دراوردم با فروشنده که دختر جوونی بود هم صحبت شدیم.اشنا شدیم دوست شدیم و بعد فهمیدم خواهر یکی از دوستامه که چندسال پیش باهم تو یه اکیپی بودیم.

یه دفعه برگشت گفت المیرا خواهرم فلان جا کار میکنه گفتم المیرا ک فامیلش نون هستش؟

کفت اره از کجا میشناسی.گفتم خواهرت دوست منه ولی صمیمی نیستیم.خلاصه که همیشه تو زندگانی من همه بهم ربط دارن ادمهای گذشته به امروز.ادمهای امروز به فردا ادمهای فردا به ادمهای اینده.

این میتونه دو دلیل داشته باشه:

1.روابط عمومی بالا در برقراری ارتباط با مردم.

2.بد شانسی یا خوش شانسی.

گاها گزینه دوم ممکنه مزایا و معایبی داشته باشه به هرحال.

بله اینم مروری بر روز گدشته بنده!

خلاصه به نظر من اصفهان کلان شهر نیست یه دهات چند بخشیه که همه اشنا در میان.وگرنه این همه اشنا در اومدن خیلی عجیبه!

دهات چند بخشی اصفهان

گلابی هستم جویای کار!

مرخصی در دوران قاعدگی

یه ,ادمهای ,شدیم ,اشنا ,تو ,شانسی ,دهات چند ,داشته باشه ,همه اشنا ,اشنا در ,دلیل داشته

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها